چه کسی لباس مرا پوشید
چه کسی لباس مرا پوشید روایت آزاده ای است که در فروردین سال 1361 در جریان عملیات فتح المبین به اسارت نیروهای بعثی درمیآید و لباسهایش در محل اسارت جا میماند. چند روز بعد، پیکر شهیدی به خانه محسن فلاح آورده میشود که کاملا شبیه او بوده و لباسهای او را به تن داشته. مدتی […]
کوندرا و هنر دستانداختن
با مرگ میلان کوندرا ادبیات جهان یکی از معدود چهرههای جهانیاش را از دست داد. مرگ کوندرا در نودوچهارسالگی باعث شد که نام او هم در کنار نام دیگر نویسندگان مطرح تاریخ ادبیات قرار بگیرد که جایزه نوبل ادبی به آنها تعلق نگرفت. آثار کوندرا از سالها پیش به فارسی ترجمه شده بودند و او […]
مروری کوتاه بر کتاب دین داری؛ یک پیشنهاد
نویسنده ی «مسافر سنت در هزاره ی سوم» در اثر جدیدش که تشابه زیادی از نظر سبک نوشتن به اثر پیشین دارد،
در تنِ متلاشی ات به تاریخ نگاه کن
1 «بچه گریه میکرد و زن نان را می دوخت. نانِ کامل را داد دست بچه و به او گفت ساکت شود بچه نان را نصف کرد و دوباره زد زیر گریه. اینجا بود که مادر پسرش را کشت.» از این روایت های هولناک در دروازه خورشید زیاد می بینید. داستان هایی که علیرغم ظاهر […]