بیشتر صوفیان عشق الاهی را به مثابه یکی از مقامات مهمشان یا مهمترین مقام تلقی میکنند. با وجود این، نظریات تمامعیاری دربارة عشق قدسی در دوره های اولیة عرفان اسلامی ابداع شده است و در تصوف از سدة چهارم است که نظریاتی دربارة عشق الاهی پدیدار میشود. در کتاب حاضر دیدگاه های دو محقق اسلامی، غزالی و دباغ که صاحب نظریات کاملی در باب عشق الاهی بوده اند، بررسی و تحلیل میشود. نویسنده نخست خاستگاه این نظریات را در آراء فلاسفة یونان باستان از جمله افلاطون و ارسطو بررسی نموده و سپس آن را در منابع یهودی و مسیحی دنبال میکند. در ادامه به پیگیری بحث در حوزة قرآن، حدیث، فلسفة کلام و عرفان اسلامی میپردازد. وی در فصل دوم نظریات غزالی را دربارة عشق الهی در کتاب المحبه شرح میدهد و در فصل آخر نظریة دباغ دربارة عشق الهی را به تفصیل بیان میدارد. برخی از عنوانهای مطالب کتاب بدینقرار است: تعریف، مبادی و اسباب عشق؛ روش عشقورزی به خداوند؛ علائم عشق؛ عشق خدا به انسان؛ جنبة بشری در عشق به خداوند؛ جنبة افاضه در عشق به خداوند؛ کمال، جمال و لذت؛ طبقه بندی عشق؛ انواع عاشقان؛ مقامات و احوال عشاق؛ روابط میان احوال و…